معنی نام شاهان نروژ

حل جدول

لغت نامه دهخدا

نروژ

نروژ. [ن ُرْ وِ] (اِخ) مملکتی در نیمه ٔ غربی شبه جزیره ٔ اسکاندیناوی. از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از جنوب به دریای شمال، از مشرق به کشور سوئد و از مغرب به اقیانوس اطلس محدود است. جمعیت آن در سال 1953 م. 3375000 نفر بود (در هر کیلومتر مربع ده نفر). اهالی نروژ از نژاد ژرمن و زبانشان نیز شعبه ای از السنه ٔ ژرمنی است و اغلب مذهب پرتستان دارند.حکومت آن مشروطه ٔ سلطنتی است. پایتخت آن شهر اسلو است با جمعیتی در حدود پانصدهزار تن. شهرهای مهمش عبارت است از: برگن، تروندهِیم، استاوانگر. صادرات نروژ چوب های جنگلی و کاغذ و ماهی و لبنیات است. واحدپولش «کرون » نام دارد.


شاه شاهان

شاه شاهان. [هَِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) شاهی که ممتاز از شاهان دیگر باشد که بارزتر و و برتر از شاهان باشد. که بر شاهان خرد سمت سروری داشته باشد. شاهانشاه. شهنشاه. شاهنشه. شاهانشه:
که با شاه شاهان فلک داد کرد
دل خان خانان بدو شاد کرد.
نظامی.
چو رخت از بر کوه برد آفتاب
سر شاه شاهان درآمد بخواب.
نظامی.
وگر باشد ای یار فرخنده خوی
بجز شاه شاهان تو دیگر مجوی.
سعدی.
رجوع به شاهنشاه شود.


شاه شاهان ابوا...

شاه شاهان ابوالفتح. [هَِ اَ بُل ْ ف َ] (اِخ) نام امیر و سرداری است در دوره ٔ تیموری به سیستان و زاولستان. (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 194).

فارسی به عربی

نروژ

نرویج

فارسی به انگلیسی

نروژ

Norway

فرهنگ فارسی آزاد

شاهان شاه- شاهنشاه

شاهان شاه- شاهَنْشانه، شاهِ شاهان، مَلِک الْمُلُوک- شهنشاه (مأخوذ از فارسی می باشد)،

معادل ابجد

نام شاهان نروژ

1704

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری